سنگ از نظر زمينشناسان به مادهي سازندهي پوسته و بخش جامد سستكرهي زمين گفته ميشود. سنگها از يك يا چند كاني درست شدهاند و از نظر چگونگي پديد آمدن در سه گروه سنگهاي آذرين، سنگهاي رسوبي و سنگهاي دگرگوني جاي ميگيرند. سنگهاي آذرين از سرد شدن گدازهي آتشفشانها به وجود ميآيند. سنگهاي رسوبي پيامد فرسايش سنگها و انباشته شدن رسوبها در درياها هستند. هنگامي كه سنگي در فشار و گرماي زياد قرار گيرد، سنگ دگرگوني پديد ميآيد.
سنگها و كانيها
كرهي زمين از نظر ويژگيهاي فيزيكي ساختار لايهاي دارد. بخش مركزي آن جامد است، بيشتر از آهن و نيكل درست شده و هستهي دروني ناميده ميشود. پيرامون هستهي دروني را لايهي مايعي از آهن و نيكل فراگرفته كه هستهي بيروني نام دارد. پيرامون هستهي بيروني را لايهاي به نام گوشته در بر ميگيرد كه خود از لايهاي جامد و سخت به نام گوشتهي زيرين و لايهاي نرمتر و خميري به نام سستكره درست شده است. پيرامون گوشته را لايهي نازك و جامدي به نام پوسته فراگرفته كه بيشتر از سيليس، اكسيژن و آلومينيوم درست شده است. زمينشناسان به مواد طبيعي و بي جان سازندهي پوسته سنگ ميگويند و بيرونيترين لايهي زمين را سنگكره مينامند.
سنگها از يك يا چند كاني درست شدهاند. كاني به موادي بيجان، جامد و بلوري گفته مي شود كه تركيب شيميايي به نسبت ثابتي دارند. بيش از 3 هزار گونه كاني در طبيعت يافت شده است كه نزديك 20 تا 25 گونه از آنها در ساختمان بسياري از سنگها وجود دارند. بيشتر سنگها از چند كاني درست شدهاند، مانند گرانيت كه بخش زيادي از آن از سه كاني كوارتز، فلدسپات و بيوتيت است. هر گروه از سنگها نيز داراي كانيهاي مشخصي هستند كه در گروه سنگهاي ديگر وجود ندارند يا بسيار اندك هستند. براي نمونه، كاني هاليت فقط در سنگهاي رسوبي ديده مي شود و در سنگهاي آذرين يا دگرگوني ديده نمي شود. كاني ولاستونيت نيز فقط در سنگهاي دگرگوني يافت مي شود. با اين همه، برخي از كاني ها، مانند كوارتز، ممكن است در هر گونه سنگي وجود داشته باشند.
سنگها و كانيهاي آنها
گونهي سنگ |
كانيهايي كه در آن يافت ميشود |
سنگهاي آذرين |
ارتوز، پرتيت، ميكروكلين، پلاژيوكلاز، كوارتز، نفلين، لوسيت، هورنبلند، اوژيت، بيوتيت، مسكوويت، اليوين |
سنگهاي رسوبي |
كانيهاي رسي، كلسيت، دولوميت، كوارتز، هاليت، سيلوين، ژيپس، انيدريت،گلوكونيت، اكسيدها(بهويژه آهن)،كربناتهاي ديگر |
سنگهاي دگرگوني |
استروليت، كيانيت، آندالوزيت، سيليمانيت، گرونا، ولاستونيت، تروموليت، كلريت، گرافيت، تالك |
سنگهاي آذرين
هرچه بيشتر به ژرفاي زمين برويم، دما بالاتر مي رود و در ژرفاي زياد به اندازهي ميرسد كه براي ذوب شدن سنگها كافي است. با اين همه، مواد دروني زمين به حالت مذاب نيستند و فشار زيادي كه از لايههاي بالايي بر لايههاي زيرين وارد ميشود، از ذوب شدن سنگها جلوگيري ميكند. اما در جاهايي از ژرفاي زمين كه به دليلي(براي نمونه، در پي جايهجايي ورقههاي سنگ كره) از فشار كاسته ميشود يا سنگهاي سطحي زمين به زير سطح فرو ميروند، سنگها ذوب ميشوند. هر جايي كه سنگها ذوب شوند، مادهي مذاب، كه ماگما نام دارد، به سوي بالا راه پيدا ميكند و آرام آرام دماي آن كاهش مييابد و سنگهاي آذرين را پديد ميآورد.
ماگما ممكن است به بخشهاي بالايي پوسته نفوذ كند يا از راه شكافها و سوراخها به سطح پوسته راه يابد. ماگمايي كه از سطح پوسته بيرون نميزند به آهستگي و طي سالها سرد ميشود و سنگهاي آذرين دروني را ميسازد. به ماگمايي كه از دهانهي آتشفشان بيرون ميآيد و به سطح زمين ميرسد، گدازه ميگويند. همهي حجم گدازهاي كه به سطح زمين ميآيد، به حالت مذاب نيست و قطعههاي ذوب نشدهي سنگ و كانيهاي بلوري را نيز در خود دارد. گدازه طي چند روز سرد ميشود و سنگهاي آذرين بيروني را ميسازد.
بررسي تركيب شيميايي سنگهاي آذرين و گدازهي آتشفشانهاي فعال نشان داده است كه ماگما يك تركيب سيليكاتي با اندكي اكسيدهاي فلزي، بخار آب و مواد گازي است. سنگهاي آذرين را بر پايهي درصد اين مواد در سه گروه گرانيتي(اسيدي)، بازالتي(بازي) و آندزيتي(ميانه) جاي ميدهند. سنگهاي آذريني مانند ريوليت و داسيت را كه محتواي سيليس آنها بالاست، يعني بيش از 63 درصد 2 SiO دارند، از گروه سنگهاي آذرين اسيدي به شمار ميآورند. سنگهاي آذريني مانند آندزيت كه بين 52 تا 63 درصد 2 SiO دارند، از سنگهاي آذرين ميانه و سنگهايي مانند بازالت و گابرو را كه محتواي سيليسي كمتري دارند، از سنگهاي آذرين بازي هستند. برخي از سنگهاي آذرين، مانند پريدوتيت، را كه محتواي سيليسي آنها بسيار پايين است، فرابازي مي دانند.
بافت سنگهاي آذرين
زمينشناسان در بررسيهاي صحرايي، كه ابزارهاي پيچيدهي آزمايشگاهي در دسترس نيست، از اندازه و آرايش بلورهاي سنگ، كه بافت سنگ نام دارد، براي توصيف سنگها بهره ميگيرند. اصطلاح بافت سنگ هنگام بررسي سنگ زير ميكروسكوپ نيز به كار مي رود. بافت سنگ آذرين علاوه بر اين كه آن را از سنگها ديگر جدا ميكند، ما را از دروني بودن يا بيروني بودن آن و حتي ژرفايي كه سنگ در آنجا از ماگما پديد آمده است، آگاه ميسازد.
1. بافت نهانبلورين. بلورها را نميتوان با چشم غيرمسلح ديد. اگر بلورها به اندازهاي كوچك باشند كه فقط با ميكروسكوپ پولاريزان ديده شوند، اصطلاح ميكروكريستالين و اگر فقط با ميكروسكوپ الكتروني يا پرتوهاي ايكس شناسايي شوند، اصطلاح كريپتوكريستالين را به كار ميبرند.
2. بافت آشكاربلورين. بلورها درشت و از 2 تا 5 ميلي متر هستند. اين بافت زماني پديد ميآيد كه ماگما به آهستگي درون زمين سرد شود.
3. بافت پگماتيتي. گونهاي از بافت آشكاربلورين است كه اندازهي بلورهاي آن بزرگتر از 5 سانتيمتر و حتي چند متر است.
4. بافت پرفيري. گونهاي از بافت آشكاربلورين است كه داراي بلورهاي درشت در زمينهاي از بلورهاي ريز است. اين بافت نتيجهي سرد شدن آهسته زير سطح زمين و آمدن ناگهاني ماگما به سطح زمين است كه نخست با پديدآمدن بلورهاي درشت و سپس با بلورهاي ريز همراهي ميشود.
مبلغ قابل پرداخت 22,500 تومان